پروتکل تشخیص ، شناسائی و نگهداری از اهداکنندگان مرگ مغزی
پروتکل تشخیص ، شناسائی و نگهداری از اهداکنندگان مرگ مغزی
پروتکل تشخیص ، شناسائی و نگهداری از اهداکنندگان مرگ مغزی
فرمت: pdf تعداد صفحات:46
مقدمه:
پیوند اعضاء و نسوج یکی از نمادهای پیشرفت دانش پزشکی است که در سطح سوم ارائه خدمات سلامت قرار دارد.امروزه پیوند اعضا تنها راه ادامه حیات برای بیماران دچار نارسائی پیشرفته قلب ، کبد و ریه و بهترین درمان برای بیماران مبتلا به نارسائی پیشرفته کلیه است.در برخی از موارد مانند نارسائی کلیه امکان پیوند از اهدا کننده زنده وجود دارد، ولی در مورد اعضایی مانند قلب ، ریه و کبد، عضو مورد نیاز باید از اهداء کننده مرگ مغزی باشد.
در دانشگاه علوم پزشکی مشهد پیوند کلیه از اهداء کننده زنده از سال 1367 و پیوند از مرگ مغزی از سال 1380 و همزمان با تصویب قانون ” پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنها مسلم است ” شروع شده است. سیاست وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، توسعه فرهنگ اهدای عضو از مرگ مغزی است و براساس قوانین موجود در ایران ، در تمام بیمارستان ها (خصوصی و دولتی) اعلام گزارش موارد مرگ مغزی به مراکز فراهم آوری اعضای پیوندی الزامی است.
در حال حاضر بعلت کیفیت زندگی قرن 21 سالانه هزاران نفر دچارنارسائی اعضائی مانند قلب ،کبد ، کلیه ، ریه و … می شوند و متاسفانه تعداد زیادی از آنها بعلت عدم دریافت عضو پیوندی در لیست انتظار پیوند فوت میکنند.
در واقع بر اساس این اصل که ” تا اهدا کننده ای نباشد ، پیوندی وجود ندارد (No Donor , No Transplant)پایه و اساس تکنولوژی پیوند اعضا بر شناسائی موارد مرگ مغزی نهاده شده است.باشناسائی زود هنگام موارد مرگ مغزی ، آگاهی از نحوه صحیح مراقبت از آنها و آماده سازی شرایط اهدای عضو ، کمک شایانی به افزایش تعداد ارگانهای اهدایی و افزایش کیفیت عملکرد این ارگان ها به بیماران دچار نارسائی عضو می شود.
آگاهی کامل پزشکان و پرستاران محترم بخش های بیمارستانی (خصوصا بخش هایICUواورژانس) از شناخت موارد مرگ مغزی و مراقبت صحیح از آنها عاملی است که می تواند منجر به بهبودکیفیت ارگانهای اهدائی و نجات جان بیماران نیازمند پیوند گردد.این مجموعه با هدف اطلاع رسانی به افرادی تهیه شده است که نقش اصلی را در شناسائی ومراقبت از اهداکنندگان مرگ مغزی و رساندن ارگانهای با کیفیت مناسب به بیماران نیازمند پیوند اعضاء و در نتیجه نجات جان آنها به عهده دارند.
معیارهای تشخیص مرگ مغزی
مرگ مغزی عبارت است از توقف دائمی و غیر قابل برگشت تمامی اعمال همه قسمت های مغز شامل کورتکس ، ساب کورتکس و ساقه مغز به طور همزمان.
بنابراین معیارهای لازم برای مرگ مغزی شامل موارد زیر است :
- فقدان فعالیت های نیمکره های مغزی(Cortical & Sub Cortical)
- فقدان فعالیت تنه مغزی (Brain Stem)
- غیر قابل برگشت بودن شرایط ذکر شده .
شرایط بالینی اطلاق مرگ مغزی :
شرایط تلقی مرگ مغزی سه مورد میباشد:
- بیمار در اغمای عمیق باشد.
- تنفس بیمار کاملا قطع شده (آپنه) و موجب وابستگی قطعی وی به دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) شده باشد .
- حتی الامکان با اقدامات معمول علت اغماء مشخص شده باشد.
نکته :شایعترین علل مرگ مغزی شامل تروما ، تومورهای مغزی ، حوادث عروق مغز و هپوکسی میباشد.
در صورت وجود شرایط فوق می توان از اصطلاح مرگ مغزی(Brain Death)استفاده کرد و این گونه بیماران را باید به واحد فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاه معرفی کرد. اثبات نهائی مرگ مغزی توسط اساتیدمحترم تیم تائید کننده دانشگاه و با نظارت مدیر کل محترم پزشکی قانونی استان انجام میشود و شامل اقدامات زیر است :
بررسی های بالینی لازم جهت تشخیص مرگ مغزی :
1.معاینات بالینی لازم برای اثبات فقدان فعالیت نیمکره های مغز :
به علت عدم فعالیت کورتیکال و ساب کورتیکال بیمار در کومای عمیق است ، هیچگونه حرکت و تکلمی ندارد وبه شدیدترین تحریکات دردناک پاسخ نمی دهد یعنی بر اساس معیار گلاسکو ،GCS = 3دارد.
در انجام این معاینات باید به نکات زیرتوجه داشت :
الف) باید بیمار هیپوترم نباشد(T<32 O)چون میتواند عامل اغماء بیمار باشد.
ب) شواهدی دال بر مصرف داروهای تضعیف کننده سیستم عصبی مرکزی وجود نداشته باشد.
ج) اختلالات متابولیک ، توکسیک یا آندوکرین عامل اغمای بیمار نباشد.
د) حرکات رفلکسی نخاع که بصورت خودبخودی یا با تحریک دردناک ایجاد میشوند اهمیتی ندارند وممکن است در بیمارانی که تشخیص مرگ مغزی آنها قطعی شده نیز دیده شود که بصورت پاسخ حرکتی ساده و گاهی پیچیده در اندام ها مشاهده می شود ولی باید توجه داشت که در مرگ مغزی با تحریک دردناک عضلات صورت نباید هیچگونه حرکتی مشاهده شود.
2.معاینات بالینی لازم برای اثبات فقدان فعالیت تنه مغزی :(Brain Stem)
معاینات بالینی لازم برای اثبات فقدان رفلکس های ساقه مغز در مرگ مغزی شامل موارد زیر است :
1.عدم وجود رفلکس قرنیه ها(Pupillary Reflex)یا Photo motor Reflex:
عصب زوج 2 و 3 مغزی در ایجاد این رفلکس نقش دارند . در مرگ مغزی تحریک مردمکها با نور شدیدتغییری در سایز آنها ایجاد نمیکند و معمولا مردمک ها گشاد (میدریاز) و ثابت (Fix)هستند
2.فقدان رفلکس پلک زدن(Corneal Reflex):
عصب زوج 5 در ایجاد آن نقش دارد. در مرگ مغزی وقتی قرنیه با تکه ای نخ تحریک شود هیچ واکنشی دیده نمیشود و بیمار پلک نمی زند .
3.عدم وجود رفلکس اُغ زدن(Gag Reflex):
در مرگ مغزی با تحریک قاعده زبان و خلف نازوفارنکس واکنشی بصورت حالت تهوع ایجاد نمی شود.
4.فقدان رفلکس سرفه(Cough Reflex):
در مرگ مغزی با انجام ساکشن ترشحات تراشه و حلق بیمار سرفه ایجاد نمی شود .
5.عدم وجود حرکات چشم(Eye Movements):
الف)فقدان رفلکس چشمی دهلیزی(Occulo Vestibular)یا تست کالریک:در حالیکه سر بیماردر وضعیت 30 درجه قرار دارد در صورتیکه پرده صماخ سالم باشد کانال خارجی گوش با آب سرد(حدود 4درجه سانتیگراد) تحریک میشود.در مرگ مغزی هیچ حرکتی در کره چشم مشاهده نمیشود.
ب)فقدان رفلکسOcculo CephalicیاDolls Eye:در حالیکه پلک ها باز نگه داشته شده اند سر بیمار به سمت چپ و راست چرخانده میشود .در حالت نرمال که Dolls Eye نامیده میشود. با حرکت سر بیمار به سمت راست یا چپ چشم ها بر خلاف جهت چرخش سر حرکت میکنند ولی در مرگ مغزی چشم ها حرکت سر را دنبال میکنند و در جهت چرخش سرحرکت میکنند.
در صورتیکه احتمال صدمات ستون فقرات گردنی وجود دارد این تست نباید انجام شود.
ادامه مطلب رابادانلود فایل پیوستی مشاهده کنید:
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...



دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.